ترجمهي النور ماركس از تاريخ ليساگاره براساس دستنويسي انجام شده است كه نويسنده آن را بازبيني كرده و ماركس هم نسبت به آن نظر موافق داشت. ليساگاره خود آن را متن نهائي اثرش ميدانست. درنتيجه، كار ويرايش متن بسيار ناچيز و محدود بهموارد معدود اشتباه در فهم متن فرانسه و برخي عبارتهاي دور از ذهنِ ناشي از برگردان تحتاللفظي از فرانسه بوده است.
ساير واژههاي فرانسوي كه در متن آمده، در واژهنامهي پيوست معني شدهاند. پيوستها و يادداشتهاي ليساگاره كه حاوي اسناد ارزشمندي در مورد وقايع مطرح شده در كتاب هستند، عيناً ضميمه شده است. واژهنامهاي كُلي همراه با نامنامهي مفصلي بهكتاب افزوده شده تا بهخواننده امكان آشنايي با صدها شخصيتي را بدهد كه در كتاب از آنان نام برده ميشود. نقش خود ليساگاره در كمون متواضعانه بود. او جريان كمون را در مقام روزنامهنگار و رزمندهي
سنگرهاي خياباني، دنبال كرده است و همانطوركه خودش برايمان نقل ميكند عضو، افسر يا انتشارات نيوپارك ۵ کارمند آن نبوده است.
[button color=”red” size=”medium” link=”http://bit.ly/1L1RnMn” icon=”” target=”false”]دریافت : تاریخ کمون پاریس ۱۸۷۱[/button]