جانم برایتان بگوید، اگر خدا وجود داشت دیگر احتیاجی به کشیش و آخوند و خاخام و مسجد و کلیسا و کنیسه نبود. مظهر پرستش ما محسوس و در دسترس همگی است و میانجی لازم ندارد، حتی از تاریخ هم بینیاز است.
مُشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید، چون آن چه مشکوک است همیشه تبلیغ لازم دارد. اگر مذهب راست میگفت، این همه زندان و پاسبان و بیمارستان و تیمارستان و قشون و کینه و جنگهای صلیبی و مذهبی وجود نداشت، زیرا دین و مذهب از ابتدای پیدایش تاکنون جز موجبات بدبختی و تبهروزی مردم را فراهم نساخته و جز دکانداری و آلت خر کردن مردم چیز دیگری نبوده، چه آن که از پایه و اساس موهوم بود.
اساساً تمنای تهذیب آدمی از راه مذهب جز از قبیل تمنای دفع فاسد به افسد نیست. ایمان مذهبی بزرگترین دروغهایی است که بشر برای تبرئه خود قالب زده و گشادترین کلاهی است که به سر خودش گذاشته است.
فقط به این وسیله نمایندگان آن به اقتضای زمان در خر کردن مردم و سوار شدن بر گُرده آنان کوشیدهاند.
کدام مذهب است که توانسته باشد پنج دقیقه از شرارت بشر بکاهد؟ برعکس میبینیم همیشه تعصب و خرافات حماقت بشر را برای پیشرفت مقاصد خود دستآویز قرار داده و یک میانجی کشیش یا آخوند لازم دارد که کلاه مردم را به امید بهشت و بیم دوزخ بردارد و به ریششان بخندد.
