قبل از هر چیز خیلی ممنونم که دعوت من را پذیرفته و این وقت را در اختیار ما گذاشتید که بتوانیم از تریبون قلم با شما راجع به وضعیت اقلیت های جنسی در ایران مصاحبه یی را داشته باشیم. با توجه به شناختی که از شما داریم، شما خود به عنوان کسی که در کاتاگوری جنسی رایج در جامعه (زن یا مرد) قرار نمی دهید و خود را با این هنجارهای مسلط و ضد انسانی تعریف نمی کنید. شما بهتر از هر کسی می دانید، نه تنها در ایران و تحت حاکمیت حکومت درنده و شبه فاشیستی جمهوری اسلامی بلکه در تمام کشورهای جهان همجنسگرایان، ترنس جندرها، بیسکشوال ها ووو و در یک کلام کل اقلیت های جنسی هر روزه مورد تبعیض سیستماتیک و ازار و اذیت در محیط کار و زندگی و جامعه قرار می گیرند.
تریبون قلم: شما به عنوان انسانی که سال ها در ایران و تحت حاکمیت درنده ترین و وحشی ترین دیکتاتور اواخر قرن بیست که دست کمی از نظام هیتلری نداشته و ندارد و به عنوان کسی که خود را به اقلیت های جنسی و نه جنسیت های رسمی تعریف شده در جامعه متعلق می دانید، چه ارزیابی کلی در مورد وضعیت کلی اقلیت های جنسی به صورت عمومی و تحت حاکمیت رژیم ایران دارید؟
پریسا: سلام به شما و باقی رفقا و خوانندگان تریبون قلم، قسمت اول سوال بگم که درباره خودم که من از لحاظ جنسیت خودم رو یک زن میدونم ولی خب در کالبد یک جنس نر و اینکه بعد از دوره هورمون تراپی و عمل تطبیق جنسیتم کالبد من خیلی خیلی به جنسیت من نزدیک میشه واینکه ما البته کسانی رو داریم که از لحاظ جنسیتی خودشون رو نه جز جنسیت زن و نه مرد میدونند. و البته یک عده هم هستن که گرایش جنسی به هیچ جنسیتی ندارند.
اول سوال شما یکم اشکال داره و اینکه گرایش جنسی یک شخص نسبت به جنسیت اون شخص شکل میگیره و ملاک جنسیت طرف نیست و حکومت بیشتر با گرایشهای جنسی که خلاف گرایش جنسی هتروسکسوال (علاقه به جنس مخالف) باشه مشکل داره و البته خب در خیلی از کشورها هنوز جنسیت سوم ها به رسمیت شناخته نمیشن و یا اصلا اطلاعاتی ندارن راجبشون. خب طبیعیه که جنسیت جدید گرایش جنسی جدید رو به همراه داره.
حکومت مذهبی ایران که خب پر پایه اعتقاد مذهبی و سرمایه داری بنا شده است و فرهنگ سازی برای جامعه در زمینه اقلیتهای جنسی وجنسیتی نکرده است خب طبیعتا دید جامعه نسبت با این افراد خیلی خیلی در سطح پایین است. حکومت ایران هم که اکثر قوانینشون بر مبنای فتوای مجتهد ها و اسلامی نوشته شده و اجرا میشه خب حکم یک همجنسگرا رو در قانون اساسیش اعدام رو در نظر گرفته.
حکومت جمهوری فاشیستی اسلامی طبق فتوای خمینی به در خواست و پیگیریهای خیلی زیاد بانو ملک آرا اولین ترنس جندری که موفق شد در ایران عمل تطبیق جنسیت رو انجام بده و از سال 1364 این عمل با فتوای خمینی در چارچوب قانون دوجنستی ایران (زن و مرد) برای ترنس سکسوالها حکم قانونی پیدا کرد که البته دارای مشکلات و نواقص خیلی زیادی هست. در جامعه دو جنسیتی یک ترنس جندر که فقط مبدل پوش هم هست و علاقه ای به این عملل رو نداره ولی باید خود را مرد و یا زن کامل عرفی معرفی کنه.
ترنسهای M to F (پسر به دختر) که بعد از تایید شورای پزشکی نظام وظیفه در کارت معافیت آنها اختلالات روانی عنوان میشه که برای پیدا کردن کار دچار مشکلات بسیاری میشوند و اینکه یک مسایله کاملا نرمال رو به اسم اختلالات روانی ذکر میکنند. کیفیت پایین نوع عملها برای ترنسها و کاور نشدن داروها و هزينه های جانبی آنهامثل لیزر برای ترنسهای M to F و…..
تریبون قلم :سال 2006 زمانی که احمدی نژاد رئیس جمهور بود در مرکز سازمان ملل در نیوریورک اعلام کرد که ما در ایران “همجنس باز” نداریم ( واژه ی همجنس باز به شدت تحقیر امیز است و در اینجا من واژه یی که احمدی نژاد به کار برده است را دوباره کرده ام). ما هر روز می بینیم که ده ها نفر از کسانی که جزو اقلیت های جنسی هستند در ترکیه یا کشورهای اروپایی درخواست پناهندگی می دهند. نظر شما در مورد این گفته ی احمدی نژاد چیست و چرا رژیم جمهوری اسلامی همواره اقلیت های جنسی از همجنگسرا گرفته تا دوجنس گرا و به طور کل کوئیرها را در ایران مورد تبعیض و ازار و اذیت قرار داده و حتی انان را به مرگ محکوم می کند؟
پریسا:حرفی که احمدی نژاد در سال 2006 زد حرف خود احمدی نژاد نبود حرف سیستم حکومتی مذهبی فاشیستی جمهوری اسلامی بود که بر پایه مذهب و سرمایه داری بنا شده است و خب حکومتی که طبق قران و سوره ای مربوط به قوم لوط افراد همجنسگرا رو به رسمیت نمیشناسند و اینکه به شدت هم سرکوب میشند و میبینید که تعدادی از آنها که شرایط رو دارن از کشور خارج میشن و باقی در اون جامعه به مرگ تدریجی زندگی میکنند.
و ضمن اینکه در قسمت اول اشاره کردم جامعه ایران بر اساس روابط دو جنسیت مخالف شکل گرفته و در کتاب مقدسشون قرآن و قانون و احادیث و فتوای علمای مجتهد مختلف همجنسگرایی کاملا نفی شده و برای آن حکم مرگ صادر میشود که البته جمهوری اسلامی همیشه منکر اعدام همجنسگرایان شده ولی خب به علت جو خفقان ایران و سیستم به شدت امنیتی همانطور که میدانیم اعدامهای افراد دیگر را به عنوان قاچاق مواد مخدر و یا جرائم دیگر این افراد هم طبیعتا اعدام شده اند.
تریبون قلم : تا جایی که من در جریان هستم شما خود در ترکیه اعلام پناهندگی کرده و بعد از گرفتن حق پناهندگی به کانادا منتقل شده ایید؟ برخورد دولت ترکیه در مقایسه با دولت ایران و کلا برخورد توده ی مردم با مساله ی اقلیت های جنسی چیست؟ ایا شما در کانادا به عنوان یک کشور که سرمایه داری در انجا یکی از پیشرفته ترین اشکال سرمایه داری در جهان است، توانسته است حقوق برابر را برای اقلیت های جنسی با دیگر شهروندان قائل شود؟ ایا شما تبعیض را در کانادا حس می کنید؟ اشکال مختلف تبعیض در انجا چگونه اند و زندگی تبعیض امیز در کانادا چه تفاوتی با زندگی تبعیض امیز در ایران دارد؟
پریسا : در ترکیه خب همجنسگرایی جرم شناخته نمیشود ولی قانونی هم نیست و البته فعالین و دفاتری هم در چند شهر بزرگ ترکیه برای جامعه اقلیتهای جنسی فعالیت میکند مثل سازمان کائوس جی ال در آنکارا و لامبدا در استانبول.
اما کشور ترکیه یک کشوری به شدت با اکثریت مردمی مذهبی هست واینکه البته قبول همجنسگرایان در افراد غیر مذهبی هم سخت بوده و خب با روی کار آمدن دولت اسلامگرای طیب اردوغان به مذهبیون بال و پر بیشتری داده شده و افراد همجنسگرای در ترکیه به شدت منزوی هستند در اکثر شهرها و یکی از بیشترین امار قتل و یا کشته شدن ترنس جندرها در ترکیه است و همه تصاویر برخورد خشن پلیس ترکیه رو در پراید اقلیتهای جنسی و جنسیتی در سال 2015 در ترکیه دیدند که من شخصا حضور داشتم و شاهد صحنه های خیلی متاثر کننده ای بودم.
خب طبیعتا جامعه اقلیتهای جنسی پناهجو هم در ترکیه اون ارامش رو ندارند و برای خیلی موارد از قبیل کار و خونه دچار مشکل هستند و خب این افراد مخصوصا بیشتر ترنسها از خانواده ها بعد از آشکارسازی طرد میشن و نمیتونن کاری رو در زمان دوران پناهجویی به راحتی پیدا کنند. کانادا کشوری کلا مهاجر پذیر با فرهنگهای مختلف است که خب خود این امر باعث میشه که برای اقلیتهای جنسی و جنسیتی مشکلاتی پیش بیاد الخصوص ترنسهای
F to M . ازدواج همجنسگرایان در کانادا به طور قانونی درآمده است و خب همجنسگرایان زن و مرد در جامعه کانادا پذیرفته تر هستن تا ترنسها.
پرایدهای اقلیتهای جنسی و جنسیتی به طور قانونی هر ساله برگزار میشود که البته سیستم سرمایه از همین پرایدها هم برای کسب سود بی بهره نبوده و تجارت در زمینه مد ولباسهای مخصوص و یا مبدل دست به کار شده است.
ترنس جندرها عموما خیلی خیلی کم پذیرفته شده تر هستن و به حاشیه رانده شده اند و البته کیفیت داروها و عمل ها هم در کانادا تعریفی ندارد و مخصوصا ترنسهای M to F (مرد به زن ) پناهجو در بدو ورودشون مشکلات زیادی رو دارن و دولت کانادا به دلیل ساپورت خیلی کم مالی این افراد باید با یک یا چند نفر همخونه بشن انهم در جاهایی که ممکنه امنیت نداشته باشن و در بسیاری از موارد پذیرفته نمیشوند واین تجربه شخصی من و چند دوست من و ترنسهای کانادایی بوده.
برای کار کردن عموما دچار مشکل هستن ترنس های دختر ولی خی همجنسگراهای مرد یا زن خیلی به طور جدی با این مشکل مواجه نیستن.
هزینه های جانبی مثل لیزر که برای یک ترنس دختر واجب هست از طرف دولت کاور نمیشود و نبود نیروی متخصص برای ترنسها که معمولا ترنسهای پناهنده مثل موش آزمایشگاهی برای دکتراهای عمومی استفاده میشوند.
دولت کانادا همواره سعی کرده که از دوران کودکی در مدارس برای جامعه آموزش و فرهنگ سازی کند ولی هنوز راه خیلی زیادی تا واقعیت مانده و البته عموم شعارها وتبلیغات پوپولیستی هستند در کشورهای سرمایه داری.
ولی خب تفاوت خیلی کوچیکی با جامعه ایران داره که یکم به خاطر زور قانون است.
تریبون قلم: تلویزیون جمهوری اسلامی اخیرا یک برنامه در مورد ترنس جندرها گذاشته است. من به شخصه این برنامه را ندیده ام اما اگر شما این برنامه را دیده یید و اطلاع دقیقی از ان دارید می توانید از زاویه ی دید خودتان به نقد ان بپردازید.
پریسا: در مورد گزارش کوتاه چند دقیقه ای در مورد ترنسجندرها در ایران از شبکه 6 خب فقط میخواستن خمینی را یک فرد ناجی برای ترنسها نشون بدن و اینکه بگویند دولت به انها کمک مالی میکنند درصورتی که هزینه های عمل جراحی ان هم با آن کیفیت پایین چند برابر آن وام بلاعوضی است که سازمان بهزیستی به افراد ترنس میدهد و همینطور مشکلات جامعه و حتی خود ماموران پلیس برای افراد ترنس جندر مخوصوصا ترنس دختر.
در این برنامه خیلی سعی شد فتوای خمینی را محکم جلوه بدهند که البته مکارم شیرازی نسبت به این قضیه فتوای عکس دارد و یا نوری همدانی فتواش اینکه وقتی پزشک اوکی داد فتوا باطله.
مشکلات قبل از عمل و بعد از عمل و کارتهای معافیت ترنسهای دختر رو که با اختلالات روانی برچسب میزنند و یا مشکلات پذیرفته شدن بعد از عمل از سوی جامعه و کار و طرد شدن از خانواده ها و ترنسهای دختر که طرد میشن و مجبور هستن برای امورات زندگی و هزینه لیزر و داروها و عمل به عنوان کارگر جنسی به هر رابطه ای تن دهند.
این برنامه بیشتر یک برنامه پوپولیستی بود برای اینکه دیگران ببینند جمهوری فاشیستی اسلامی هم مثلا به ترنسها اهمیت میدهد ولی چرا آمار ازدواج های اجباری این افراد رو نمیرود بررسی کند؟
تریبون قلم: مساله ی گفتمان در مورد سکسوالیته یک مساله ی حیاتی است و در المان چیزی به اسم ترنس به رسمیت شناخته نمی شود. شما در این کشور زمانی که به دنیا می ایید در شناسنامه ی شما خواهند نوشت دختر یا پسر!! شما اگر دوجنسی باشید، لازم است حتما عمل کنید و یکی از این جنسیت های “اصلی” را بپذیرید. در مورد وضعیت کانادا و دیگر کشورها و برخورد انان به این مساله اگر اطلاعاتی دارید می توانید با خوانندگان تریبون قلم در میان بگذارید.
پریسا: این مساله دو جنسیت قالب زن و مرد فقط در المان نیست بلکه عین همین در ایران و ترکیه و خیلی کشورها اجرا میشود و معیار آنها بر حسب جنسیت زن و مرد هست که کاملا غلط چون ما دیگر جنسیتها رو داریم.
تریبون قلم: سوال دیگری ندارم اگر مورد مهمی هست که اشاره نشده باشد می توانید در اخر رو به خوانندگان ما اعلام کنید. با تشکر مجدد
پریسا:من تشکر میکنم و تمام مواردی رو که اشاره کردم از تجربیات من و دوستان و مطالعات ناچیزم بوده.