جوهیل،سازمان دهنده و فعال کارگری امریکا

مقاله و برگردان اشعار: شاهین شعبانیان
[box type=”note” align=”alignright” class=”” width=””]بمناسبت بزرگداشت روز جهانی کارگر وتقدیم به : کارگران،زحمتکشان،و سازندگان دنیا؛ زندانیان سیاسی در دنیا؛ پویندگان راه عدالت اجتماعی. جوهیل (Joe Hill،اسامی اولیه اش: جوئل هاگ لند، جوزف هیلستروم) گفتم اش “ای جو، تو را در خواب دیدم دوش، پُر از سُربِ مُذاب” [/box]

او بگفتم “ایده را نتوان بکُشتن با تفنگ و با عذاب”

جوهیل، شاعر،ترانه سرا، نوازندۀ گیتارو ویلون، نقاش، ……….سازمانده و فعال طبقۀ کارگر امریکا بود که بصورت یک زندانی سیاسی زندگی اش به پایان رسید ولی اثار خدمات او در جنبش کارگری و بخصوص در ادبیات این جنبش کماکان پا برجاست. او در سال ۱۸۷۹ در شهر گاول در کشور سوئد درخانواده ای پرتعداد (با ۹ بچه) بدنیا آمد و در ۱۹ نوامبر سال ۱۹۱۵ در زندانِ ایالتی ایالتِ یوتا در شهر سالت لیک سیتی بوسیلۀ جوخۀ تیرباران به قتل رسید.

درسنین خردسالی، سه تن از برادران وخواهران اش را ازدست داد. پدراش را که کارگر ساده ای در شرکت راه اهن بود در یک سانحه در موقع کار از دست میدهد و مادرش که با مسئولیت بزرگ کردن ۶ فرزند مواجه شده بود با کار خیاطی و شستشوی لباس برای دیگران امور مالی خانواده را تا حدود زیادی تامین میکند. جوهیل، برای کمک در امور مالی خانواده، در سنین ۱۰تا ۱۲ سالگی وارد دنیای کار میشود. او مادرش را در سال ۱۹۰۲ از دست داد و در این سال بعد از فروش خانۀ شان، در سن ۲۳ سالگی به امید آینده ای بهتر با برادرش پُل به ایالات متحدۀ امریکا مهاجرت میکنند.

جوهیل کارش را درمحلۀ مهاجرین شهر نیویورک با پیشخدمتی در رستورانی شروع کرد و بعد از ان بصورت کارگری دوره گرد در شهر کلیولند (ایالتِ اوهایو) مشغول به کار شد ودر پایان راه به شهر سان فرانسیسکو رسید. او در سال ۱۹۱۰، در سن ۳۱ سالگی، به اعضای اتحادیۀ “کارگران صنعتی دنیا” (Industrial Workers of the Worldیا به اختصار I.W.Wکه اعضای این اتحادیه را به نام “وابلی ها” هم میشناختند) می پیوندد.

یک اتحادیۀ بزرگ برای همه کارگران


سالهای ۱۱-۱۹۱۰بسمت خزانه دار اتحادیۀ کارگران بارانداز در شهر سان پدرو در کالیفرنیا انتخاب میشود و مسئولیت سازماندهی اعتصاب برای “۸ ساعت کار در روز” در ان بندر را به عهده میگیرد. دراین مقطع از تاریخ یکی از شعارهای مهم اتحادیه های کارگری در امریکا، از جمله I.W.W، مسئله جامۀ عمل پوشاندن به امر مهم “۸ ساعت کار در روز” بود که بصورت زیر در جا معه امریکا مطرح میشد؛ “۸ ساعت کار؛ ۸ ساعت خواب و استراحت؛ ۸ ساعت مطالعه و با خانواده و دوستان بودن.”

در رابطه با فعالیت های کارگریِ جوهیل، پلیس شهر سان پدرو او را به جرم “ولگردی” دستگیر نموده و جوهیل حدود یک ماه زندانی میشود. در این سالها که مصادف با سالهای انقلابِ مکزیک نیز بود، جوهیل وتعدادی از اعضای اتحادیه (گویا با Ralph Chaplinاز دیگر شاعران و نویسندگان این اتحادیه و سرایندۀ شعر Solidarity Forever “همدردی تا ابد”) بدعوت انقلابیون مکزیک برای سازمان دادن دهقانان بدون زمین وکارگران فعالیت هایی در انقلابِ مکزیک داشتند. و در این رابطه و در همکاری با همفکران مکزیکی خود و دهقانان بدون زمین ( بیشتر زمینهای زراعتی مکزیک تحت مالکیت سرمایه داران امریکایی و شرکای فئودال مکزیکی شان بود) این گروه در اشغال نظامی چندین شهر مکزیک در جنوب ایالت کالیفرنیا شرکت داشتند. در تائید این حرکت اقای جک لندن، نویسندۀ مشهور و سوسیالیست امریکایی، نامه ای پر از احساسات همدردی با دهقانانان مکزیکی نوشت که در نهایت عرض تشکر و قدردانی خود را از گروۀ اتحادیه I.W.W.که در این مبارزۀ طبقاتی در رابطه با مسئولیت انترناسیونالیستی خود خدمت و جان خود را در این راه گذاشتند ابراز داشت.[۲]در نهایت این گروه حمایت خود را از نیروهای میگانیست (Magonistas)که سوسیالیستهای انارکو-سندیکالیست مکزیکی بودند اعلام کردند و برنامۀ انقلابی انها را که شامل اصلاحات ارضی و تدوین قوانین کارگری بود در امریکا تبلیغ کردند[۳]. بعد از پیروزی فاز اول انقلاب مکزیک، امیلیانو زاپاتا، یکی از رهبران انقلاب مکزیک طرح جامع ای را برای اصاحات ارضی و حقوق کارگران اعلام کرد که “طرح آیالا” نامیده شد. این طرح در بر گیرندۀ اجزای بسیاری از خواست های میگانیست ها بود.

در باره I.W.Wکه اجتماعی ترین اتحادیه کارگری در امریکا بود تحقیقات بسیار انجام شده و کتابها و مقالات بسیاری موجود هستند. این اتحادیه نه فقط در امور مسائل کارگری پیشرو جامعه خود بوده بلکه در مورد مسائل زنان (از حق رای تا تنظیم خانواده) در حرکت های اصلاحی شرکت داشته و فعالین اش از جمله “اما گلدمن” و “مری هریس جونز، یا مادر جونز معروف” چندین بار برای تظاهرات و سخنرانی در این مورد سختی زندان را متحمل شدند. در این اتحادیه زنان تشویق میشدند که در امور تشکیلاتی و رهبری شرکت فعال داشه باشند و برای مثال از الیزابت گرلی-فلین میتوان نام برد که در راس سازماندهی دو اعتصاب معروف درشهرهای لارنس ایالت ماساچوست و پاترسون ایالت نیو جرسی (هر دو اعتصاب درسالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ در صنایع نساجی که بیشتر کارگران ان از زنان و کودکان مهاجر اروپایی بودند بوقوع پیوست) شرکت فعال داشت. در مورد مسئلۀ نژادی هم این اتحادیه پیشرو بوده و همکاری کامل بین اعضای سفید پوست، سیاه پوست، سرخ پوست و چینی بر قرار بوده و عده زیادی از کادر فعال و معروف انها را کارگران سیاه پوست تشکیل میداد. و مهمتر اینکه این اتحادیه یکی از اولین سازمان دهندگان جنبش کارگری بر طبق مدل “اتحادیه صنعتی” بوده (اتحادیۀ “دلاوران کارگری”،Knights of Laborاین مدل را در اواخرسالهای قرن نوزده شروع کرد) که بر مبنای ان تمام کارگران، چه متخصص یا غیر متخصص عضو یک خانواده محسوب میشدند و اصطلاح One Big Unionاز اینجا مشتق میشود. فدراسیون کارگری امریکا (AFL) در ان دوران از مدل قدیمی ” اتحادیۀ کارگران متخصص” یا Crafts Unionپیروی میکرده و این خود یکی از دلایل (جزیی) جدایی بین این دو اتحادیه بود.

این اتحادیه کادر اصلی خود را در رابطه با مخالفت با ورود امریکا در جنگ جهانی اول از دست داد. این اتحادیه جنگ اول جهانی را یک جنگ بین سرمایه داران (امپریالیست ها) در رقابت با یکدیگر و در دزدی از ملل دیگر برآورد کرد. انها بطور فعال سعی در اختلال در مورد نظام وظیفه و سربازگیری و فرستادن انها به جبهۀ جنگ در اروپا کردند. اعضای این اتحادیه بطور وسیع در سطح اجتماعی در قانع کردن افکار عمومی ،که ورود به جنگ در اروپا نه بنفع کارگران بوده و نه بنفع اجتماع امریکا، موفق بودند. دولتِ امریکا با گذراندن یکسری قوانین، فعالیتهای این اتحادیه را غیر قانونی اعلام کرد، به ادارات شان حمله کرده و بعد از شکستن درب، پنجره، مبلمان و غارت کردن مدارک داخلی شروع به دستگیری کادرها و فعالین این اتحادیه نمود. بعد از دستگیری حدود دو هزار نفر از فعالین کارگری و چپی ضد جنگ، دولت امریکا صد ها نفر از فعالین را که شهروند قانونی (citizen) امریکا نبودند تبعید کرد.

حدود ۱۲۰ نفر از این تبعید شدگان از کادر اصلی اتحادیۀ I.W.Wبودند که از جمله “اما گلدمن” در بین انها بود. یوجین دبز چندین سال را در زندان گذراند. بیل هی وُد، از کادر رهبری هم جرم زندانی دراز مدت گرفت که بعد از گذاشتن وصیقه تا روز دادگاه از امریکا خارج شده و به روسیه شوروی رفته ودر انجا در گذشت. در این مورد هم، مانند پروندۀ جوهیل، اما این بار دولت فدرال با نداشتن مدارک و یا با “ساختن” مدارک این فعالین ضد جنگ را محکوم قلمداد کرده و بین سالهای ۱۹۱۹-۱۹۱۷ بزرگترین ضربه را به این اتحادیه وارد کرد که باعث در فرو پاشی کادر اصلی این اتحادیه شد.

جوهیل در سازماندهی چندین اعتصاب درکاناداهم حضورداشت. اومدتی را درهاوایی برای انسجام تشکلات اتحادیه ای سپری کرد. او درسال ۱۹۱۴ برای سازمان دهی اتحادیه ای کارگران معادن مس ایالت یوتا وارد ان منطقه میشود و در حومۀ شهر سالت لیک سیتی در محلۀ مهاجرین سوئدی در خانه ای اجاره ای با دو برادر دوقلو هم اطاقی میشود. تا این مرحله از فعالیت های خود، او از اسم اصلی اش جوئل هاگ لند استفاده میکرده ولی در این مقطع تصمیم گرفته میشود که بعلت جو بسیار شدید ضد کارگری در ایالت یوتا، وبرای شناخته نشدن، او تحت اسم مستعار جوزف هیلستروم به فعالیت بپردازد. او همچنین به اعضای شناخته شدۀ اتحادیه در سالت لیک سیتی توصیه کرده بود که در محافل عمومی با او ابراز اشنایی سازمانی نکنند.

صدمه به یک عضو یعنی صدمه به همه

در شامگاه ۱۰ژانویۀ سال ۱۹۱۴در یک حملۀ مسلحانه به یک مغازه بقالی درحومۀ شهر سالت لیک صاحب مغازه اقای جان موریسون، که یک پلیس بازنشسته بود، وپسرش کشته میشوند. چونکه پولی سرقت نشده بود، پلیس دلیل حمله را انتقام جویی از این پلیس بازنشسته اعلام کرد. کسانی درلیست بودند که او را تهدید کرده بودند. چند نفر که بعد از تیراندازی شاهد خروج دو نفر از ان مغازه بودند، اطلاع دادند که یکی از قاتلین به بدن اش گلوله ای اصابت کرده بود. در همان شب جوهیل در اثر مشاجره ودعوا با نامزد قبلی دختری که دوستش داشت (خانم هیلدا اریکسون[۴]) مورداصابت گلوله این عاشق طرد شده قرار میگرد. جو هیل همان شب برای مداوا به دکتری مراجعت میکند. دکتر مزبور بر طبق مقررات با پلیس تماس گرفته وگزارش میدهد.

با اینکه شواهد و مدارک زیادی در اختیار پلیس شهر سالت لیک قرار داشت و شاهدانی گفته بودند که در شب تیراندازی دو نفر با مشخصات ذکر شده را در ایستگاه ترن (که نزدیک مغازۀ بقالی بود) دیده بودند و اشاره کردند که یکی از دو نفر ذکر شده مجروح و خونین بود، پلیس کماکان جو هیل را در رابطه با گزارش دکتر دستگیر میکند.

جوهیل در دادگاه حاضر به افشا کردن اسم دوست دخترش (خانم هیلدا اریکسون)، که در موقع تیراندازی به جو هیل خارج از شهر بوده و گویا حاضر نبود که خود را وارد این ماجرا بکند، نشد. جوهیل میدانست که بنا به اصول قانونی، و مخصوصا در مورد جرم قتل، این وظیفۀ قانونی دادستان است که با مدارک غیر قابل انکار ثابت کند که او عمل قتل را انجام داده است و این وظیفۀ جوهیل نبود که ثابت کند که خود بیگناه است. و این امری است که از نظرِ قوانین قضایی امریکا در مورد تمام جرم ها و مخصوصا در مورد جرم قتل باید اعمال بشود. غافل از اینکه در این پروندۀ مشخص، حرکات سیاسی و فعالیت های قبلی اش در ایالتِ کالیفرنیا (مذاکراتی بین فرمانداران ایالت یوتا و کالیفرنیا شده بود و در این مذاکرات پروندۀ و فعالیت های جوهیل مطرح گردیده بود) به امر محاکمۀ او یک بُعد سیاسی داده و مجریانِ دولتی و دادستانی ایالت یوتا با همکاری با صاحبان معادن مس (و نمایندگی از انها) در صدد از بین بردن او هستند.

در سال ۱۹۴۹ یک استاد دانشگاه بنام آبوری هان (Aubrey Haan) که در صدد نوشتن سرنوشت جوهیل بود با خانم هیلدا اریکسون تماس گرفته و این خانم در نامه ای قضایای اتفاق افتاده در ان زمان را برایش شرح میدهد. در ان نامه این خانم برای اولین بار تایید کرد که در گفتگویی که ایشان با مردی که به جوهیل تیراندازی کرده بود ادعای جوهیل در مورد زخمی شدن در یک دعوای عاشقانه در رابطه با او را امری حقیقی دانسته و تائید میکند. این نامه در تحقیقاتی در سالهای اخیر بدست اقای ویلیام ادلر، نویسندۀ جدیدترین کتاب در مورد جوهیل رسیده که او انرا (با کپی اصل اش) انتشار داده است .[۵]بهرصورت، حتی وجود فیزیکی این نامه شاید نتواند بسیاری را در بیگناهی جوهیل قانع بنماید ولی از نظر قانونِ جزایی امریکا مسئله بیگناهی امری طبیعی بوده تا انکه خلاف ان، و بدون تردید و با مدارک، بوسیلۀ دادستانی ثابت بشود که در مورد جوهیل این سیر را طی نکرد.

برای جلوگیری از به قتل رساندنِ قانونی جوهیل، فعالین I.W.Wو دیگر اتحادیه های کارگری امریکا و کشورهای دیگر (از جمله استرالیا، کانادا) یک کمپین بین المللی بزرگی برای دفاع از او را به مرحلۀ اجرا گذاشتند. فعالین کارگری و نیروهای مترقی سعی کردند تا با بر ملا کردنِ این دسیسۀ سیاسی و تحت فشار قرار دادن مجریان از طریق افشای این دسیسه در افکار بین المللی جلوی قتل جوهیل را بگیرند.

در تاریخ مبارزات کارگری در امریکا، از این نوع پرونده سازی های سیاسی که منجر به اعدامو یا زندانی کردنفعالین کارگری و چپ گردیده نظایر دیگری هم وجود دارند. از جمله میتوان از گروۀ کارگران ایرلندی “مالی مگوایر” که در معدنِ ذغال سنگ در ایالت پنسیلوانیا کار میکردند نام برد. در سالهای ۱۸۷۰ در رابطه با فعالیتهایی برای تشکیل اتحادیه در معادن ذغال سنگ و در مقابله با تحریکات مستخدمین، پلیس های خصوصی و گارد مسلح معادن تعدادی از کارگران کشته میشوند. بعد از کشته شدن دو نگهبانِ معدن ده نفر از فعالین کارگری ایرلندی-اصل گروه “مالی مگوایر” دستگیر شده و در دادگاهی که تحت نفوذ صاحبان معدن بوده بدون اثبات قتلِ دو نگهبان محکوم شده و اعدام میشوند. در سال ۱۹۷۹ ، این پرونده از طرف فرماندار ایالت پنسیلوانیا، اقای میلتون شاپ، دوباره تحتِ بررسی قرار گرفته و دولتِ ایالتی اعلام کرد که کارگران اعدام شده نه فقط بیگناه بودند بلکه قهرمانانی بودند که در مبارزات برای تشکیل اتحادیۀ کارگری و حقوقِ قانونی خود جان خود را از دست دادند. بازمانده گان این کارگرانِ مبارز و هواداران کارگری یکی از دو زندان شهر را که محل این اعدامها بود خریداری کرده و آن را به موزه ای که جریان این مبارزات را تشریح میکند تبدیل کردند.

چند روز بعد از اینکه آخرین فرجام خواهی جوهیل از طرف دیوانعالی ایالت یوتا رد شد وبعد از تلاشهای فراوان از سوی بسیاری از جمله رئیس جمهور وقت امریکا، اقای وُدرو ویلسون (بعلت احتیاج به رای کارگران در انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا)، و شخصیت های مشهور امریکایی از جمله خانم هلن کلر (Helen Kellerیک سوسیالیست شناخته شده، عضو I.W.W. و مورد احترام در امریکا و دنیا بود)؛ نویسندۀ و فعال جنبش زنان خانم جین ادامز؛ خانم الیزابت گرلی-فلین فعال و سازمان ذهندۀ I.W.W؛ یوجین دبز از فعالین جنبش کارگری، از بنیاد گزاران حزب سوسیالیست و نماینده این حزب در انتخابات ریاست جمهوری امریکا؛ جان رید، نویسنده وخبرنگار محقق؛ شخصیت های مشهور سوئدی و دنیا وحتی واسطه گری اقای ساموئل گامپر رهبر فدراسیون کارگری امریکا (AFL ) که به دولت امریکا نزدیک بوده نتوانست فرماندار ایالت یوتا را قانع کند که جلوی اعدام این عنصر کارگری، که بسیاری از صاحب نظران در مورد رای دادگاه اش مشکوک و مظنون بودند، بگیرد[۶]. فرماندارِ ایالت یوتا، اقای ویلیام اسپرای، در مذاکراتی با صاحبان معادن مس از قبل تصمیم گرفته بودند که به وسیله اعدام جوهیل پیغامی برای اتحادیه اش فرستاده و فعالیت در مورد حقوق کارگران، ازجمله تشکیل اتحادیه، را دران ایالت نا خواسته اعلام بکنند.

جوهیل که شکی درمورد سرنوشت اش نداشت به ویلیام هی وُد (بیل هی وُد تنومند-Big Bill Haywood )، مسئول اتحادیه اش نوشت “آیا ممکن است که کالبد سرد ام را از ایالت یوتا بیرون بیاورید؟ من نمیخواهم در زمین این ایالت جایگزین شوم.” جسد اش به شهر شیکاگو که مقر اتحادیۀ I.W.Wدر انجا قرار داشت منتقل شد. در مراسم بزرگداشت بیشتر از سی هزار نفر شرکت کردند. طبق وصیت اش، جسداش به خاکستر تبدیل شده و ان را در پاکت های پستی به تمام ایالت های امریکا (و چندین کشور دیگر) فرستاده که بوسیلۀ اعضای اتحادیه در فضای ان ایالت ها پخش شد. جو هیل، دوستی و همدردی خود را در مورد همکاران اش با اخرین حرکت اش و با عملِ “من همیشه با شما خواهم بود” به پایان رسانید. در مراسمی در شیکاگو در حالی که تابوت اش با پرچمِ سرخ و سیاۀ اتحادیه پوشانده شده بود مراسم بزرگداشت و بدرقۀ او به چندین زبانِ دنیا، از جمله المانی، سوئدی (که زبان ملی جو هیل بود)، یدیش، لیتوانیایی، روسی، لهستانی، مجارستانی، ایتالیایی، فرانسوی، چینی، وانگلیسی، به احترام همکاران او که تعداد زیادی مثل خودِ او از مهاجرین در امریکا بودند، خوانده شد. بیل هی وُد تنومند با صدایی گرفته بدرقه خود را در مورد دوستش ابراز کرد. بعد از او، قاضی اورین هیلتون که وکالت دفاعی جو هیل را در یک دوره از پرونده اش در بیدادگاه بر عهده داشت اظهار کرد که جو هیل اعدام شد نه بدلیل اینکه او گناهکار و مسئول قتل بود بلکه سیستم با داشتن مدارکی که فقط شک و تردید در مورد اتهام او بوجود اورده بود بدلایل دیگری او را اعدام کردند. جیم لارکین [James “Big Jim” Larkin]بنیاد گزار اتحادیۀ سراسری کارگران ترابری در ایرلند و یکی از رهبران مشهور اتحادیه های کارگری ایرلند، انگلیس و اسکاتلند که در ان موقع در امریکا فعالیت داشت و یکی از اعضای اتحادیۀ I.W.Wبود بدرقۀ نهایی را به جو هیل تقدیم کرد. او گفت که “جو هیل تا اخرین لحظه به آرمانِ آزادی طبقۀ کارگر وفادار بود و با عظمتِ وجدانی بیدار و قلبی پر از عشق و علاقه، با اعتقاد برای آینده ای بهتر برای طبقۀ کارگر، اشعار برانگیز کنندۀ خود را در خدمتِ این طبقه گذاشت.”[۷]در سالهای ۱۹۷۰، بو وایدربرگ کارگردان مشهور سوئدی فیلمی در بارۀ زندگی جوهیل ساخت که جایزۀ اول فستیوال کان را در ان سالها گرفت ولی ، بجز در چند شهرِ بزرگ، بطور سراسری در امریکا به صحنۀ های سینما راه پیدا نکرد.

جوهیل اشعاری بسیار در رابطه با مبارزات کارگران، سرمایه، نیروهای طبقاتی در اجتماع امریکا و جریاناتِ مذهبیِ حامی سرمایه سروده است. این اشعار بطور وسیع، از طریقِ نشریاتِ اتحادیۀ I.W.Wدر شرق و غرب امریکا، در صفوف کارگران پخش می گردید و مورد استقبال نیروهای کارگری و مترقی بوده زیرا که این اشعار بیان کننده مشکلات، معضلات و تجربه های روزمرۀ زندگی طبقۀ کارگر و خانوادۀ شان بوده و احساساتِ انها را در مورد بیعدالتی و تبعیض های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح جامعه مطرح میکردند. این اشعار در صفوف اعتصابات کارگری و تجمع های دیگر کارگران بصورت دسته جمعی خوانده میشد تا کارگران در حین مبارزات شاد بودنِ خود را حفظ کرده و نیز از نظر روانی در تقویت روحیه شان تاثیر داشته باشد. از این نظر اتحادیۀ I.W.Wبه اتحادیۀ اوازه خوانان و شاعران مشهور بود. اشعار جوهیل و دیگر شاعرانِ اشعاری بودند انتقادی و پر از طنز و فکاهی و از این نظر در بین اقشار دیگر جامعه نیز طرفداران زیادی داشتند.

اشعار جو هیل و تم مذهب:

یکی از مایه های اشعار جوهیل (و شاعرانِ دیگرI.W.W ) مسئلۀ مذهبیون در خدمت سرمایه داری بود که بصورت علنی در صحنه های اجتماعی از فعالیت های کارگران پیشگیری میکردند. ویلیام ادلر در کتابش “مردی که هیچ موقع نمُرد” توضیح میدهد که “باند موزیک مذهبی ‘Salvation Army’که طرفدارانِ I.W.Wانها را ‘Starvation Army’یعنی ‘ارتش گرسنه دهندگان’خطاب میکردند بوسیلۀ مقامات شهر، سرمایه داران و گروه های ضدکارگری استخدام شده بودند تا با صدای بلند موزیک خود سخنرانی های افراد اتحادیه را که در فضای باز برای مردم عادی در مورد آزادی بیان، آزادی مطبوعات و غیره صحبت میکردند غرق بکنند.”[۸]

جک لندن، نویسندۀ مشهور امریکایی که در سال ۱۹۰۲ در شهر لندن اقامت داشت تا اطلاعات بیشتری در مورد سوژۀ کتاب جدیدش، “مردمی در ژرفنا، The People of the Abyss، ” را فراهم کند (این کتاب شرایط زندگی مردم فقیر و شرایط زیستی در واحد های مسکونی زیر استاندارد که پر از کثافت، موش و انواع مرض های واگیر بودند را بررسی میکند) مشاهدۀ خود را در مورد ” سالن های غذا خوری ارتش خیرات یا Salvation Army” را به اینصورت بقلم کشید: از مردم بسیار گرسنه ای که وارد سالن میشدند در خواست میشد که بنشینند، ” نه برای خوردن گوشت و نان بلکه برای گوش دادن به مناجات، موعظه ها و موسیقی مذهبی.”در این سالن غذاخوری! اخطارهای مسئول ‘ارتش خیرات’در مورد جهنم اخروی برای این مردم گرسنه مفهومی نداشت.این محرومین و گرسنه گان، جهنم در روی زمین را تجربه کرده بودند و دیگر ترس از جهنم اخروی برای شان قابل درک و لمس نبود.”[۹]

اتحادیه I.W.Wتاکید میکرد که اعضایش با انکه بستگی به ادیان مختلف دارند، از جمله ” پیروان عیسی، محمد، موسی و کنفوسیوس هستند و انها این آزادی شخصی را دارند که پیرو این ادیان باشند” ولی موضع اتحادیه مورد تاثیر قرار نگرفته و بطور کلی این اتحادیه و اعضایش مذهب را در سطح اجتماعی، در تجزیه و تحلیل نهایی، مدافع سیستم سرمایه داری تشخیص داده بودند[۱۰]. این اتحادیه از نظر فلسفی هم با مذهب اشکال اساسی داشته و انرا در اثر کمبود دیدی عمیق، نکته سنجی و نا آشنایی در متون تاریخی و فلسفی در اجتماع تشخیص داده بود. مسئلۀ “زجر در این دنیا و ُاجرت در اخرت،” یا “اُجرت ات در ان بهشتِ آسمانی، کیک های پُر ز توت یا Pie in the Sky” را این اتحادیه یک موضع ارتجاعی براورد کرده و با مبلغین این نوع فکر و تبلیغ ان دشمنی بدونِ سازش داشت. این اتحادیه و اعضایش با مذهبیونی که در رابطه با حمایت از کارگران و خانوادۀ شان فعال بودند، در کارهای عملی همکاری داشتند. خانم دوروتی دی که از بنیاد گذاران تشکیلات “کارگران کاتولیک،Catholic Workers ” بود نیز در اتحادیۀ I.W.Wعضویت داشت.

در شعر “واعظ و برده، The Preacher and the Slave“، جوهیل بدلایلی که ذکر شد، بدون امان، با طنزی پر ضربه و با زبانی به تیزی زبان مارک تواین به انتقاد از جریاناتی از قبیل “Salvation Army”که او انها را “جمع کننده گانِ خیرات” مورد خطاب قرار داده، و همچنین فرقۀ مسیحی یان Pentecostal که او از انها بعنوان “مبلغین مقدس” نام برد، پرداخت.

اُجرت ات در ان بهشتِ اسمانی، کیک های پُر ز توت

واعظ و برده[۱۱]

شعر:از جو هیل، ۱۹۱۱

واعظانی مو بلند، در سِتر شب ها، با صدایی پُر رسا

با تلاش خیل گفتند بهر انواعِ خطا و ناخطا

در سئوالِ ُگشنه گان و در تقاضای غذا

با صدایی مهربان پاسخ نمودند؛ پُر ز اندرز و نویدِ مژده ها:

که غذای ُگشنه گان آماده باشد بهر او، اندک زمان

در بهشتی پُر ز عزت، در فرازِ آسمان

حال، سخت کار می کُن با دعاهایِ زیاد،

بعد، میل فرما کاه و یونجه بهرِ قوت

اُجرت ات در ان بهشتِ آسمانی، کیک هایِ پُر ز توت

و جمع کُننده گانِ خیرات در خیمه شب بازیها، در خیابانها

آواز تسکین مذهبی سرداده با مناجات و دعاها

خیلِ ُگشنه گان بیکار دادند، آخرین سکهِ خود به قللک آنها

آخرین سکه، مایۀ فقرشان بود ناکافی

طعنۀ ولگردی و بیکاری شد دستمزدِ رحم وآزادی

و مُبلغین مقدس با کُرنش های مصنوعی، بیرون آمدند

با صدایی پُررسا وچرخش های پُرادا، فریاد زدند

پول های تان را تقدیمِ مسیح کرده، همچنان گفتند

تا که معجزۀ مسیح امراض تان را شفا بخشد

اگر برای حقِ زندگیِ بهتر برای زن و بچه هایت مبارزه کنی

اگر برای حقِ چیزهایِ خوب و درست در این دنیا بکوشی

تو انسانِ بدی هستی و گناهکار خطاب می شوی

و در آخرین تهدید، بعد از مرگ، روانۀ جهنم می شوی

کارگران و زحمت کشانِ دنیا متحد شوید

در کنارِهمد یگر و شانه به شانه برای آزادی خواهیم جنگید

دراین مشارکت است که دنیا و ثروت آن برای همۀ بشریت خواهد بود

و برای کلاهبرداران و شیادان، در جواب، چنین خواهیم خواند:

که غذایی آماده باشد بهرِ تو، اندک زمان

گربیاموزی تو تولیدِ غذا و پخت و پز، در این جهان

هیزمی را خُرد می کن با تبر، که لیاقت در وجودِ کار باشد هرچه بُد

وین گذر آماده گردد آن غذا، گشنه ناگردی دگر با کارِ خود.

آخرین وصیت جوهیل

امرتصمیم به ارث ام، نبود کارِ گران

ملک و ثروت که نباشد، جورِ تقسیم آسان

دوستان، پس غم و زاری نه بَرم بنمایند

سنگِ غلطان نبَرد چیز دگر همرۀ خود

حکمِ تصمیم گرِمن باشد، کالبُدام هدیۀ آتش باید

تا به جولانگه ارض، خاکِ من ره یازد

وطبیعت به هِم بادِ صبای اش مددی بنماید

پس ازان خاکِ مرا پای ُگلی بنشاند

تا شاید بعضی گُل های ضعیف وپژمرده

در نیاز به خاکِ من، تولدی دیگرنموده.

جوهیل، غیر از اشعارش، دو عبارت جاودانی در ادبیات امریکا بیادگار گذاشت. در فرهنگ روزمره و محاوره ای زبان انگلیسی، عبارت “Pie in the Sky” برای تعریف از عملی که غیر ممکن است موارد استفاده زیادی دارد. در فرهنگ سیاسی و مخصوصاً در میان فعالین سیاسی و اجتماعی عبارت

“Do not Mourn, Organize”یعنی که ” سوگواری را کنار بگذار، تشکیلات را پیش ببر” استفاده ای بس رایج و مشوقانه دارد. در روزهای پیش از اعدام اش و در اخرین باری که بیل هی وُد، مسئول اتحادیه، به ملاقات جوهیل رفته بود جوهیل در ضمن تشکر از همگی در حمایت و دفاع از او بعد از بدرود گفتن با بیل هی وُد به او گوشزد کرد “Do not Mourn, Organize.”

منابع:

۱)- شعر (به انگلیسی) “دیشب در خواب جوهیل را دیدم” از آلفرد هیز. اهنگ از جون بائز(Joan Baoz)

۲)- نامه جک لندن

William M. Adler, “The man who never died: The Life, Times, and the Legacy of Joe Hill, American Labor Icon.” Bloomsbury, New York, 2011. Page 172.

جک لندن نوشت،” ما سوسیالیست ها، انارشیست ها، بی خانمان ها، مرغ دزذان، قانون شکنان، شهروندانِ بدونِ احترام………….مملکتِ امریکا با تمام قلب و روح مان با شما ها ایستاده ایم. شما توجه خواهید کرد که هیچکدام از ما مورد احترام در این اجتماع نیستیم و شما هم به همچنین. هیچ انقلابیونی نمی توانند انتظار داشته باشند که در اوضاع و اجتماعی که مال، قدرت و سرمایه مورد احترام است به انها هم مورد احترام باشند…………………..وقتی که دزدان و چپاول گران، مردمانِ حرص و طمع و سرمایه دارانی که بدبختی و فلاکت ببار آورده اند قدرتِ بر چسب زدن به انسانهای شریف، فداکار، وطنپرست و از خود گذشته را دارند، ما به لقب های قانون شکن و مرغ دزد افتخار میکنیم. من خودم را از شما و با شما میدانم…………………………………

۳)- انقلاب مکزیک، جنبش “آزادی و زمین، Land and Liberty “

Franklin Rosemont, “Joe Hill: The IWW & the Making of a Revolutionary Workingclass Counterculture.” Charles H. Kerr Publishing, Chicago, 2002. Pages 77-88

William M. Adler, “The man who never died: The Life, Times, and the Legacy of Joe Hill, American Labor Icon.” Bloomsbury, New York, 2011. Pages 159-180.

۴)-Reference 2. Pages 73-76.

۵)- Reference 2, Pages 294-297

۶)- Franklin Rosemont, “Joe Hill: The IWW & the Making of a Revolutionary Workingclass Counterculture.” Charles H. Kerr Publishing, Chicago, 2002. Pages 125-136.

۷)- Reference 2, Pages 16-17

۸)- Reference 2, page 181.

در مورد برداشت جوهیل و I.W.Wدر مورد مذهب، Reference 6, pages 307-321

۹)- Reference 2, page 103

۱۰)- Philip S. Foner, “History of the Labor Movement in the United States: The Industrial Workers of the World 1905-1917.” Vol.4. International Publishers, New York, 1965. Page 131.

۱۱)- لغت “برده” در این شعر بمعنی “بردۀ مزد بگیر” که در اصل اصطلاحی بود که طرفداران I.W.W. از استفاده میکردند.

شعر “واعظ و برده” بزبان انگلیسی و اهنگی که رویش ساخته شده است

Lyrics for the preacher and the slave

http://www.kued.org/productions/joehill/voices/preacher_slave.html

Pete Seeger < The Precher and the Slave

http://www.youtube.com/watch?v=YhJ0aNrYmbA

فیس‌بوک
تویتر
لینکد‌این
تلگرام
واتس‌اپ