ساعت ١٢ انقلاب نزديک ميشد.اسمولنى بصورت قلعه اى درآمده بود. در بام آن در حدود بيست تفنگ خودکار بعنوان ميراث کميته اجرائيه سابق يافت ميشد. فرمانده اسمولنى ٫ سرگرد گرکوف ٫ از دشمنان ما بود.در عوض رئيس تفنگداران به سراغ من آمد تا بگويد گروه وى با بلشويکها هستند.من به کسى گفتم – شايد به مارکين – تفنگ هاى خودکار را آزمايش کند. نتيجه آزمايش اين بود که تفنگها در حالت بدى هستند و به آنها رسيدگى نشده است.
[button color=”green” size=”small” link=”https://drive.google.com/file/d/0B-3i5CTgaOhOcnkxMzJZNFdvWEU/view?usp=sharing” icon=”” target=”true”]دانلود متن کامل[/button]
[button color=”red” size=”small” link=”http://1drv.ms/1JeoMTe” icon=”” target=”true”]لینک کمکی[/button]