عوامل و زمینه های شکست انقلاب 57 ایران و قدرت گیری اسلام سیاسی نئولیبرالی
با درودهای گرم و صمیمانه خدمت شما رفیق گرامی سایت تریبون قلم به عنوان یک تریبون انقلابی و رادیکال در تلاش است مجموعه مصاحبه هایی را در مورد زمینه های شکست انقلاب 57 ایران با فعالین سیاسی چپ و کمونیستی که از چنگال فاشیسم اسلامی، ضد انقلاب نئولیبرالی و جمهوری اسلامی به هر دلیلی جان سالم به در برده اند، انجام دهد، تا با یک نگاه به انقلاب بر باد رفته ی طبقه ی کارگر، عوامل، دلایل و شکست بزرگترین انقلاب کارگری اواخر قرن بیست و سر کار امدن فاشیسم اسلامی نئولیبرال را توضیح دهد و همزمان به نقد و بررسی جریانات چپ و پوپولیستی برود که مساله ی قدرت سیاسی را که گرهی ترین مساله برای عبور از سرمایه داری است، دوباره به “گفتمان” نیروهای چپ و کمونیست حاضر در صحنه ی سیاسی ایران، تشکلات های کارگری، زنان و دانشجویی تبدیل کند.
در همین راستا تلاش می کنیم که با رفقایی که از لحاظ عقیدتی به ارمان رهایی بشر وفادار مانده اند قبل از هر کسی مصاحبه انجام دهیم و صدای ازادی خواهی و برابری طلبی سوسیالیسم انقلابی و کمونیسم را پوشش دهیم و از طریق پوشش این صدای ازادی خواهی جریانات ضد انقلابی که به اسم چپ شناخته شده اند را به عنوان خائنین به بشریت معرفی کند، به جای این که به انان تریبون دهد.
سایت تریبون قلم تریبونی برای صدای مارکسیسم و سوسیالیسم انقلابی است و هیچ سنخیتی با تفکرات سوسیال دمکراتیک، رفورمیستی و مارکسیسم عامیانه ندارد.
سوال اول:
دلایل و زمینه های شکست انقلاب کارگری 57 ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
بهروز شادیمقدم
رویداد سال 57 را که قیامی همگانی بر علیه دیکتاتوری شاه بود نمیشود انقلاب کارگری نام نهاد . در این قیام کارگران همچون دیگر طبقات و اقشار محروم جامعه نقش داشتند و در مقطع قیام نقشی تعیین کننده تر . اما طبقه کارگر نه تشکیلات و حزب خود را داشت و نه اساسا” در فکر انقلاب کارگری بود .
جا دارد همین جا بیاید که این رویداد تاریخی را نباید اساسا” انقلاب نامید .انقلاب یک جابجایی در ساختار طبقاتی حکومت و تغییر در ساختار اقتصادی جامعه است . قیام 57 و پیروزی آن در اقتصاد جامعه دست نبرد و ارگان و نهادهای سرمایه داری و حکومت قبلی را دست نخورده باقی گذاشت . اما فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه را زیر و رو کرد . بجای فرهنگ سیاسی بورژوایی و بخشا” مدرن و امروزی زمان شاه ، فرهنگ متحجر و فوق ارتجاعی ته نشسته در لایه ها و اقشار عقب افتادۀ جامعه را به کمک آخوند ها تبدیل به فرهنگ حاکم بر جامعه کرد .
سوال دوم:
چرا تاکنون علیرغم سرکوب وحشیانه ی این رژیم علیه اکثریت توده ی مردم ایران، یک جنبش انقلابی سازمان یافته که بتواند این نظام را از بنیاد بر اندازد، شکل نگرفته است؟ اوضاع “اپوزیسیون” بورژوایی را چگونه ارزیابی می کنید.
امکان حمله ی نظامی امریکا به ایران را چگونه می بینید؟
بهروز شادیمقدم
بعد از قیام 57 امکان یک جنبش قوی همگانی که حکومت را براندازد دیگر ممکن نیست . اولا” جامعه طبقاتی تر شده و در ضمن همانندی های مذهبی و فرهنگی توده های مردم با حکومت مانع بزرگی بر سر راه قیام همگانی و براندازی حکومت بوده است . عامل اصلاح طلبی هم موثر بوده است . جنبش براندازی واقعی و عملی سوخت و ساز خود را میخواهد . این مسئله تا به حال صورت نگرفته و دلایلی دارد .
طبقۀ کارگر مبارزه و اعتراض خود را داشته ، اما به این مبارزات به جنبش مبارزاتی وسیع تبدیل نشده است . اقشار معترض میانی جامعه هم بدلیل خصلت طبقاتیشان ، ترس و محافظه کاری و پراکندگی و عدم وجود جنبش طبقه ای دیگر یا جریانی قوی تر که آنها را به میدان بیاورد فعال نبوده اند . قوی ترین جنبش اعتراضی در این سالها جنبش اصلاح طلبی بوده که آنهم رهبریش در دست خود کارگزاران رژیم بوده است .
اوضاع “اپوزیسیون” بورژوایی هم همینطور است . پراکنده اند و در میان مردم پایگاه آنچنانی ندارند . امکان حملۀ نظامی امریکا به ایران با توجه به تجربۀ قبلی حمله به عراق برای امریکا کار ساده نیست . اما در موقعیتی خاص ممکن است اینکار را هم بکند .
سوال سوم:
شما چه راهکارهایی برای عبور از نظام جمهوری اسلامی پیشنهاد می کنید؟ مناسب ترین راهکار برای عبور از این نظام از نظر شما چیست؟
ایا این امکان وجود دارد که نیروهای چپ و کمونیست ایران در صورت سرنگونی این رژیم اشتباه سال 57 را تکرار کنند و این بار هم مطالبات خود را از نیروهای بورژوایی طلب کنند به جای اینکه مستقیم خود قدرت سیاسی را به دست بگیرند؟ مساله ی قدرت سیاسی در فردای سرنگونی نظام باید چگونه حل شود؟
بهروز شادیمقدم
تنها راه ثمر بخش انقلاب سوسیالیستی به رهبری طبقۀ کارگر است . امکان تکرار اشتباهات چپ حتمی است . تاریخ چپ انباشته از این تکرار است . چپ راه دیگری ندارد ! مسئلۀ قدرت سیاسی در ایران در فردای سرنگونی ، اگر این قدرت بدست جریانات راست بیفتد ، اوضاع همین خواهد بود و بدتر هم . اما سرنگونی رژیم از طریق انقلاب سوسیالیستی طبعا” بشارت فردای بهتری را خواهد داد .
بابت اینکه قبول کردید به سوالات ما جواب دهید متشکریم! منهم از شما تشکر میکنم . موفق باشید .
بهروز شادیمقدم