نان و گل سرخ

همچنانكه راه مي پيماييم و مي پيماييم
در اين روز زيبا
يك ميليون آشپزخانه ي تاريك
يك هزار آسياب خاكستري
نورافشان مي شود
با خورشيدي كه ناگهان آشكار مي شود
بر اين مردم كه صداي ما را مي شنوند كه مي خوانيم
نان و گل سرخ، نان و گل سرخ
همچنانكه راه مي پيماييم و مي پيماييم
براي مردان نيز مي جنگيم
چرا كه آنها فرزندان زنان هستند
و ما دوباره در حق شان مادري مي كنيم
زندگي ما شيرين نخواهد شد
از تولد تا مرگ
قلب و جسم ما خواهد پژمرد
به ما ناني دهيد و گل سرخي نيز
همچنانكه راه مي پيماييم و مي پيماييم
در آواز ما فريادي از بي شمار زنان جانباخته
فريادي براي نان
و هنر و عشق و زيبايي
كه روح خسته شان مي شناخت
آري ، براي نان است كه مي جنگيم ، و براي گل سرخي نيز
همچنانكه راه مي پيماييم و مي پيماييم
روزهاي بهتري به ارمغان مي آوريم
چرا كه برخاستن زنان
برخاستن نسل بشر است
نه ديگر بيكاري و بي عاري
نه ده نفر جان كنند و يكي بياسايد
به جاي آن ، عزت زندگي را تقسيم خواهيم كرد
و نان و گل سرخ را ، نان و گل سرخ را

“(James Oppenheim) جيمز اپن هايم”
برگردان:امین قضایی

فیس‌بوک
تویتر
لینکد‌این
تلگرام
واتس‌اپ