ویدئوئی که مشاهده میکنید، کودکی، از آن قلبهای زیبای انسانیت در خیابانی، با چند فرچه و کمی واکس کفش و جسمی به اندازهٔ یک قناری، دارد برای زنده ماندن کار میکند.
پشت سر، صدای اذان گوشخراش مسجدی می آید، که در آن بندگان خدائی که سرتاپا غرق در تجاوز ، جنایت و درد است به کرنش در آمدهاند و از خدایشان طلب آمرزش می نمایند. قناری زیبائی، با کفشی به اندازهٔ تن طلائی و لبخند پر از زندگانیاش برای مهار خود از گرسنگی چرک کفشها را با واکس سیاهش به نابودی میکشاند.
این است واقٰعیت عریان جامعهٔ طبقاتی و نظم نوین جهانی به ریاست سرمایهداری، مذهب و جهالت.
کودکی روی سنگفرش غبارآلود خیابان برای یک لقمه نان کودکی و لبخندش را میفروشد، مسجدی برای انباشت سرمایه، سر به فلک میکشد و گوسفندانی از همان تبار در آخوری به بزرگی یک مسجد مشغول تکرار آیاتی ضد انسان و ضد کودک هستند و گوسفندی دیگر باد شکمش را به اذان تبدیل میکند و ستمدیدگان را گوش میخراشد.
نابودی سرمایهداری و مذهب به مٰعنای بازگرداندن لبخند بر لبهای کودکان و برگرداندن شان انسان به انسان است.
متاسفانه تهیهٔ کنندهٔ ویدئو ناشناس است.