
“سه خُم خسروی”
صدای به هم خوردن در چوبی پوسیده، سه کلاغی را که روی دیوار کاهگلی نشسته
صدای به هم خوردن در چوبی پوسیده، سه کلاغی را که روی دیوار کاهگلی نشسته
صبح زود،خروسخوان،که هنوز آب رودخانه آلوده نشده بود،هتاو با کوزه ای که از خودش کمی
(گفتگو با علی اشرف درویشیان) – شاید تکراری باشد اما شما بیش تر و بهتر
علی اشرف درویشیان دود. دود. همهجا دود. دود غلیظ و چربی در هوا پخش شده
آنها را از کیفات بیرون میآوری. بابا را، آبجی را و داداش را. میگذاریشان کنار
«ميخواهم نباشد اين عمر و زندگي را كه من ميگذارانم. اين راه خراب شده، تمامي
بازجو جزوهاي به من نشان داد: «اين را شما تايپ كردهاي؟» قاطعانه گفتم: «نه. نخير.»