ولاديمير ماياكوفسكي

مطالب مرتبط

مارش ما

به لرزه درآورید میدانها را در غوغای گامهایتان پرخروش تر، ای صف پرغرور همرزمان می

گفتگو با لنین

در گرداب رویدادها در منگنه ی انبوه کارهای روزانه روز آهسته ناپدید می شود و

ماریا

ماریا! ماریا! ماریا! راهم بده ماریا! تاب کوچه را ندارم راهم نمی‌دهی؟ می‌خواهی گونه هایم،

دیگر

دیگر مجموعه اشعار مایاکوفسکی ترجمه:شهاب آتشکار آناناس بخور حریصانه بلدرچین بلمبان روزهاي آخرت سر می

ابر شلوارپوش

فکرتان خواب می بیند بر بستر مغزهای وارفته خوابش نوکران پروار را ماند بر بستر