
مارش ما
به لرزه درآورید میدانها را در غوغای گامهایتان پرخروش تر، ای صف پرغرور همرزمان می
به لرزه درآورید میدانها را در غوغای گامهایتان پرخروش تر، ای صف پرغرور همرزمان می
در گرداب رویدادها در منگنه ی انبوه کارهای روزانه روز آهسته ناپدید می شود و
ماریا! ماریا! ماریا! راهم بده ماریا! تاب کوچه را ندارم راهم نمیدهی؟ میخواهی گونه هایم،
دیگر مجموعه اشعار مایاکوفسکی ترجمه:شهاب آتشکار آناناس بخور حریصانه بلدرچین بلمبان روزهاي آخرت سر می
فکرتان خواب می بیند بر بستر مغزهای وارفته خوابش نوکران پروار را ماند بر بستر