شعر

مطالب مرتبط

ناظم حکمت

خائن به وطن

اگر وطن، از گرسنگی تلف شدن در طول جاده هاست، اگر وطن،مثل سگ از سرما

دختران جنگ!

برای شهری که جهان شد. *** دختران جنگ! قلب، در آغوش کدامیتان، بیقرار بامداد است؟

قطعنامه و شعرهای دیگر

قطعنامه و شعرهای دیگر

٭٭٭٭ “قطعنامه” برتولت برشت نظر به اینکه ما ضعیفیم برای بندگی ما قانون ساختید نظر

در ستایش دیالکتیک

لشکر بیداد اکنون با صلابت پیش می راند ظالمان بَهر هزاران سال دیگر نقشه می

بیداری

چشم می گشایی کجایی؟ در خانه. هنوز خو نگرفته ای به چشم گشودن در خانه

زنده باد کمون

“زنده باد کمون” پاریس بیدار میشود پاریس مسلح پاریس کارگرانی که دروازه های انقلاب را

سرود همبستگی

(ترجمه ساده) خلق های جهان ,متحد شوید در راه آرمان مشترک. جهان که نعمت ما

از عموهایت

«از عموهایت» نه بخاطر آفتاب،نه بخاطر حماسه به خاطر سایه بام کوچکش به خاطر ترانه

شعری از هوشی مین

قدما دست اندکار سرودن زیبائیهای طبیعت بودند برف و گل،ابر و باد و مه کوهساران

آزادی

آزادی

“آزادی” بر روی دفتر های مشق ام بر روی درخت ها و میز تحریرم بر

انگشتانم کجاست؟ 

در سکوت نمناک فصل سرد،  برسینه‌ى چرکین جاده‌ى کار و کار، مرگ انگشتهای پر از

اگر دنیا دست من بود

اگر دنیا دست من بود، با آواز گیتار می زدم. سیاست آدرسی نداشت، مارکس شاید

پایان مطالب