محمود درویش

مطالب مرتبط

تابستان عاشقان

گفت: می ترسم، ترسید و با صدای بلند گفت: می ترسم! پنجره ها محکم بسته

در محاصره

  شما که ایستاده‌اید بر درگاهها، داخل شوید، و با ما، قهوه عربی بنوشید [شاید